سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی

۲ مطلب با موضوع «ولایت» ثبت شده است

ساعت هدیه مقام معظم رهبری به شهید یاسینی که از پیکر سوخته او باقی ماند
 
یکی از آخرین هدایایی که پدرم از رهبرش گرفت، یک ساعت مچی بود که تا آخرین روز زندگی‌اش آن را از خودش جدا نکرد.
پدرم ساعت 9:05 دقیقه شب 15 دی ماه 73 در هواپیما سوخت و از پیکرش چیزی نماند؛ تنها یادگاری که از پیکر سوخته پدرم به ما دادند ساعتی بود که رهبر معظم انقلاب به پدرم هدیه داده بودند؛ پدرم ساعت‌های متنوعی داشت اما آن ساعت را جور دیگری دوست داشت.

این ساعت را نگه‌داشته‌ام و می‌خواهم آن را به پسرم به امانت بسپارم؛ پسری که می‌خواهم نام او را به یاد پدر عزیزم، «علیرضا» بگذارم و دوست دارم مانند پدرم خلبان شود و در راه دفاع از آرمان‌هایش به شهادت برسد


حدود دو ـ سه هفته بعد از شهادت پدرم، افرادی به در منزل ما آمدند و گفتند از صدا و سیما می‌خواهند بیایند خانه شما، اگر عکسی از پدرتان دارید آماده کنید و اگر می‌خواهید به پدر و مادر شهید هم بگویید بیایند. ساعت حدود 7 شب بود که در خانه ما را زدند اما ناباورانه دیدیم حضرت آقا دم در هستند، وارد شدند و متأسفانه چون فکر می‌کردیم از صدا و سیما می‌خواهند بیایند دیگر پدربزرگ و مادر بزرگم هم حضور نداشتند.

 

رهبر فرمودند که بروید عکس‌های شهید یاسینی را بیاورید، آلبوم عکس‌های پدر را که تورق می‌کردند رسیدند به عکس‌هایی که پدرم کنار ایشان نشسته‌اند به این عکس‌ها که رسیدند، آقا اشک‌هایشان را از گوشه چشم‌هایشان پاک کردند.

 

همین ارادت و علاقه نیز در وجود پدرم نسبت به حضرت آقا وجود داشت؛ پدرم ساعت 9:5 دقیقه شب در هواپیما سوخت و از پیکرش چیزی نماند و تنها یادگاری که از پیکر سوخته پدرم به ما دادند ساعتی بود که رهبر معظم انقلاب به پدرم هدیه داده بودند. این آخرین هدیه‌ای بود که از رهبرش گرفته بود؛ پدرم ساعت‌های  متنوعی داشت اما آن ساعت را جور دیگری دوست داشت.